خراســـــان شناخت ایرانیام و ایرانی میمانم
| ||
|
ساعت 15بعدازظهر 93/8/23
وارد روستای ریاب شدیم که به در زبان محلی یعنی روی آب، ظاهرا وجه تسمیه این روستا به خاطر رد شدن قنات از زیر آن است. در داخل روستا، مجموعه ای از بناهای تاریخی دوران صفوی و قاجار و حتی پیشتر از این با معماری زیبا وجود دارد. بافت تاریخی روستا، بیش از 19 اثر تاریخی ثبت ملی دارد که از جمله می توان به برج قلعه، خانه های قدیمی، حمام، آب انبار، یخدان و مسجد اشاره کرد.
حس ناخوشایندی داشتم؛ چراکه وقتی به دیدن اثر تاریخی میروی گویی باید همان بناهای قدیمی را البتّه با کمی بازسازی و مرمّت جهت حفظ آن ببینی اما در این روستا، بازسازی به گونه عجیبی انجام شده بود مثلا کف و دیوار حمّام قدیمی آن را برای بازسازی، کاشیهای امروزی گذاشته و دوش هم نصب کرده بودند!!! به گفته یکی از اهالی آنجا تا چند سال پیش، مردم از آن استفاده میکردند... همچنین درهای خانههای قدیمی را در این روستا نظاره گر بودم که به طرز نامأنوسی نسبت به بافت قدیمی محسوب میشد و تقریبا شیک ساخته شده بود؛ در کنار آنهم لوله کشی گاز و سیم کشی برق مشهود است... و البتّه باتوجه به اینکه سکونت در آن منطقه وجود دارد، امری بدیهی به نظر میرسد... به هر حال پس از مدتی گشت و گذار در این روستای تاریخی... کهبه نظر اینجانب، بهتر است بگوییم روستای گردشگری ساعت یک ربع به 4 به سمت کاخک به راه افتادیم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- ریاب در پنج کیلومتری جنوب غربی شهرستان گناباد است. پس از بازدید موزه آب، جناب آقای جمالی، معاونت محترم میراث فرهنگی گناباد که ساعاتی چند، ما را در روز جمعه، همراهی کردند از جمعمان جدا شدند، سپس به سمت مزار آقا سیّد ابراهیم موسوی راه افتادیم. در طول مسیری که به سوی مزار، پیاده روی کردیم، از کوچه پس کوچههای زیبای شهر همراه با سرسبزی درختان همیشه سبز کاج و نهرهای روان کنار کوچه، سر شد...چند بادگیر هم بر بالای بام خانهها خودنمایی میکرد...
آقا سید موسوی متولّد 1170 جبل عامل و درگذشته سال 1260ه.ش در گناباد از علما و بزرگان روزگار خود بوده که در گوشهای از خاک گناباد آرام گرفته است. در سال 1387 هیأت امنا و خیّرین با کمک اداره اوقاف، گنبد و بنایی بر مزار میگذارند که امروزه مکانی برای مشتاقان آن بزرگوار است... در صحن بیرونی این بنا، مزارهایی از دیگر رفتگان گنابادی به چشم می خورد... پس از خواندن فاتحه ای بر اهل قبور و زیارت بنا، ناهار را میهمان دانشگاه علوم پزشکی گناباد شدیم و از طرف جناب آقای مهندس باقری، مدرّس و کارمند این دانشگاه، بسته های اهدایی دانشگاه که شامل یک DVD تبلیغی به نام سلام گناباد و دو کتاب که یکی مربوط به زندگانی بهلول بود، دریافت کردیم. از همینجا باز هم سپاسگزار محبتهای این بزرگواران هستیم...
این گزارش خانم رضوی است که بنا به درخواست استاد مربوطه سرکار خانم دکتر عظیم زاده پس از بازگشت سفر سرخس و دریاچه بزنگان انجام پذیرفت که متأسفانه قلب تمامی گروه را به درد انداخت... گزارش زیر در روزنامه خراسان رضوي - مورخ سهشنبه 1393/08/27 منتشر شد.(شماره انتشار 18836)، به امیــــــد گوشه چشمی از مسؤولان...
شهر سرخس از ديرباز يکي از کانون هاي علم و دانش به شمار مي رفته و به خاطر داشتن کتابخانه و مدارس بسيار، شهرت داشته است و البته ظرفيت هاي کشاورزي و گردشگري قابل توجهي نيز دارد از جمله در سمت چپ جاده، تابلوي درياچه بزنگان خودنمايي مي کند. وصفش را شنيده بوديم، تصميم گرفتيم از اين درياچه نيز ديدن کنيم، جاده آسفالته فرعي به سمت درياچه، بعد از حدود ۱۰ دقيقه چشمان ما را مهمان منظره اي کرد بس تأسف آور. درياچه اي طبيعي اما به گل نشسته، تا حدي که جلبک هاي کف درياچه را به راحتي مي شد ديد. اين منظره اسفناک با سکوت دشت همراه شده بود، سکوتي که هزاران فرياد در گلو داشت.درياچه بزنگان (گل بي بي، پاسنگان، باسنقان) تنها درياچه طبيعي در استان خراسان رضوي است که يک اثر ملي است. آب آن از بارندگي هاي سالانه و چشمه هاي کوچک حاشيه و کف درياچه تأمين مي شود. اين درياچه مرکز پرورش ماهي قزل آلا، زيستگاه ۳۳ گونه فيتوپلانگتون جلبکي و انواع ماهي ها، جانوران و پرندگان مهاجر زمستان گذار و بهارگذار بومي و ماهي بومي درياچه يعني همان شير ماهي است.از نظر قدمت تاريخي علي بن زيد بيهقي در کتاب تاريخ بيهقي تأليف قرن ۶ هجري از بزنگان با عنوان باسنقان ياد مي کند.سکوت مظلومانه درياچه حاکي از گفته هاي بسيار بود... زماني که از سفر برگشتم، با وجود خاطرات خوش و ديدن تزيينات رباط شرف و کتيبه هاي تاريخي آرامگاه بابالقمان، دوباره حال درياچه بزنگان قلبم را به درد آورد. تصميم گرفتم وضعيتش را به مسئولان محيط زيست يادآور شوم که در خبرگزاري ها، در اين باره ۲ خبر مشاهده کردم.اولين خبر در تاريخ 92.7.29 با عنوان (درياچه بزنگان مقصدي براي گردشگران) و دومين خبر در تاريخ 93.5.4 با عنوان (درياچه بزنگان آخرين نفس را مي کشد) در هر ۲ خبر، از مشکلات درياچه و وعده هاي مسئولان براي بهبود شرايط آن، مطالب قابل توجهي آمده بود ولي حيف که ارزش «دو صد گفته به نيم کردار نيست» و افسوس و صد افسوس که قول ها به فعل تبديل نشده است و قلب درياچه بزنگان تنها اثر طبيعي ملي استان، از تپش افتاده است.گزارشي از سازمان گردشگري نيز در اين باره خواندم مبني بر تملک و فروش بخشي از نيزارهاي حاشيه اين اثر طبيعي ملي که بالغ بر ۷ هزار هکتار است و اين حاکي از جاي خالي حفاظت از عرصه هاي طبيعي و ملي از سوي متوليان امر است.به هر حال اينک بزنگان در محروميت و مظلوميت قرار دارد و در معرض تبديل به اروميه اي ديگر است. درياچه اي که قبل از خشکي کامل آن و صرف هزينه هاي ميلياردي، بايد براي نجاتش کاري کرد چرا که ايستادن قلب بزنگان به مثابه مرگ محيط زيست منطقه خواهد بود. اميدوارم قبل از پيوستن درياچه بزنگان به تاريخ، فکري اساسي شود در غير اين صورت در کتاب ها خواهيم خواند: «روزگاري درياچه اي وجود داشت به نام بزنگان»! (زمزم سادات رضوي دانشجوي ارشد رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي)
93/8/23:ساعت 14بعدازظهر، موزه آب
پس از شمارش پله سی و نهم از ورودی به موزه آب رسیدیدم...!!! مکانی که به گفته معاونت محترم سازمان میراث فرهنگی گناباد جناب آقای جمالی، موقوفه آقای شریعت به اداره بوده است. آن مکان، درگذشته آب انبار بوده که لایروبی آن توسط حفرهای که در کنار سقف موجود بود، انجام میپذیرفته است. در گوشه بالای تصویر پایین، حفره لایروبی مشخّص است... در این موزه، وسایل و ابزاری که در ارتباط با آب رسانی و تقسیم آب در گذشته بوده وجود داشت از جمله این ابزار، کاسه یا به قولی فنجانی موجود بود که در قدیم هر فردی بر اساس سهمی که از آب برای زمین او با تعداد فنجان معین تعریف شده بود، سهم آب داشت. مدت پُر شدن هر فنجان(با حجم معین و اندازه سوراخ مشخص در ظرف)، حدود 8 دقیقه و 30 ثانیه است و طی آن، سهم آب قنات به زمین صاحب سهم، تعلق میگرفته است. در تصویر پایین، میتوانید فنجان یا ظرف آب را مشاهده کنید...
ساعت 13بعدازظهر، قنات قصبه گناباد از ورودی قنات(تصویر بالا)، حدود 26پله به طرف پایین رفتیم و به مکانی که در تصویر زیر میبینید یعنی پایاب(پای آب) رسیدیم. در آنجا جناب آقای جمالی توضیحات مبسوطی از روند شکل گیری قنات ارائه دادند و با صبوری به پرسشهای دانشجویان پاسخ میدادند. بر اساس این گفتهها ابتدا مشخّص شد که شش متر به زیر زمین رفتهایم.... قنات قصبه گناباد یکی از بزرگترین سازههای آبی ایران و جهان است که قدمتی 2500ساله دارد، طول آن 33کیلومتر است و در مجموع 427چاه در این قنات، حفر شده که عمیق ترین آنها، از عمقی 300متری برخوردار است. مقنیانی که در حدود 150 و حتی300 متری زمین مشغول به حفر چاه بوده اند در همانجا مکانهای سکومانندی می ساختند و شب را به سر می بردند و از بالا برای آنها خوراک می فرستادند تا مجبور نباشند هر روز مسافت بسیاری را که برای پایین آمدن صرف می کنند باز به بالا رفتن بگذرانند و در واقع غیرممکن می نماید چون در آن صورت کاری از پیش نمیرفته است.... آب در قنات هیچ نیازی به پمپاژ نداشته بلکه مقنی ها با ایجاد شیب در زیر زمین، آب را انحراف می دادند که در نوع خود، بینظیر بوده است... سرچشمه قنات قصبه، شهر کاخک(در 22کیلومتری گناباد) از سیاه کوه است و به گفته مسؤولان آنجا، حجم آب در طول سال حتّی در زمان خشکسالی و کمآبی، ثابت است... این قنات یکی از شاهکارهای ساخته دست بشر در طول تاریخ بوده که حتی ناصرخسرو قبادیانی نیز هنگام سفر به گناباد از آن دیدن کرده و در سفرنامهاش ساخت آنرا به کیخسرو نسبت داده است... قنات قصبه در سال 1373، به همت جهاد کشاورزی به طول750متر بتن ریزی شده و به این شکل، آب را از مسیر پیشین قنات که در اثر مرور زمان، خراب گشته به این تونل بتنی انحراف دادهاند. لایروبی قناتها معمولا هر سال یکبار و یا حتی در فاصله زمانی بیشتر توسط همین سازمان به همت سهامداران آب قنات انجام می پذیرد که البته از جایی که بسیار هزینه بر است فاصله زمانی هر لایروبی، زیاد میشود وگرنه هر ساله می بایست چندبار این عمل انجام بپذیرد... بنا به گفته های آقایان جمالی و باقری، آب این قنات جهت مصارف کشاورزی و برداشت محصولاتی از جمله انار و زعفران است و اینکه محصولات آنجا را خاص کرده به خاطر سیرابی زمینهای کشاورزی آنجا با آب زلال قنات است... پایاب قنات قصبه گناباد(تصویر بالایی) دارای آبی زلال بود با ماهیهای بسیار در آن و البتّه برخی جانوران موذی همانند سوسک که در اطراف پایاب به چشم میخوردند...!! به گفته آقای جمالی، در تابستان پسربچهها جهت آبتنی از آب خنک آن استفاده میکنند و این مسأله به خاطر تفاوت دمای بالا و پایین قنات در تابستان است... تصویر بالا هم ورودی قنات در نزدیکی پایاب است؛ یعنی اگر بخواهی مسیر قنات را دنبال کنی میبایست از آن وارد شوی که در طول راه، کم کم به آب میرسی و سپس از پایاب سردر میآوری، ارتفاع قنات تا سه متر میرسد و برای رفتن به داخل این مسیر، حتما باید چکمه یا شلوار اضافی و چراغ قوه همراه بُرد تا به مشکل برنخوری البته روزی که ما در گناباد بودیم ظاهرا به خاطر فروریختن مقداری از سقف قنات به علّت باران، از رفتن به داخل قنات، منع شدیم... ساعت ده دقیقه به 14بعدازظهر بود که به طرف موزه آب حرکت کردیم... [ 26 / 8 / 1393برچسب:آثار تاریخی گناباد, قنات قصبه گناباد, ] [ ] [ Yas ]
ساعت 12:05 دقیقه وارد مدرسه نجومیه در مجاورت مسجد جامع گناباد شدیم. بنایی که به گفته جناب آقای جمالی، از دوران صفویه به جا مانده و وجه تسمیه آن به خاطر تدریس نجوم در این مکان بوده است. این مکان از یک هشتی ورودی، دالان و یک صحن به نسبت وسیع و چندین حجره در اطراف صحن تشکیل شده است. در روزگار قاجار در سال 1243ه.ق، بازسازی گشته و به مدرسه علمیه جهت استفاده طلبههای گرامی تبدیل شده است. این بنا، سال 1370 دوباره بازسازی می شود و از سال 1385 به موزه مردمشناسی گناباد تبدیل میگردد. امروزه حجرههای دورتادور آن اختصاص به گوشههایی از آداب و رسوم، حرفههای گوناگون و هنرهای سنتی مردم گناباد یافته است.
تصویرهای بالا از یکی از حجرههای مدرسه بود به نام خانه سنتّی که اهالی خانه را مشغول پاک کردن زعفران نشان میدهد
تصویر بالا هم گوشهای قنات کاران یا حرفه مقنی را نشان می دهد
و این هم حرفه خرّاسی(جدا کردن روغن از دانههای روغنی با حرکت گاو به دور دستگاه) نام به اصطلاح دستگاه بالا، دَنگ است(چیزی شبیه به الاکلنگ امروزی، فردی بالای دنگ مینشسته و فرد دیگر آن را به طرف بالا هدایت می کرده، سپس مغز از دانه جدا میشده است...!!! توفیق اجباری که افراد از پریدن به بالا و پایین دستگاه پیدا می کردند؛ نتیجه اش دانه های مغز شده بود...)
واقف این بنا، حاج سیّد محمّد تقی مهدوی شهری معروف به آقای حاجی بوده است...روحش شاد ساعت 12:30 دقیقه بار دیگر مورد لطف گنابادیهای گرامی قرار گرفتیم و پذیرایی شدیم، پس از گرفتن عکسهای یادگاری دسته جمعی و ... راهی زیارت قنات قدیمی گناباد شدیم... [ 26 / 8 / 1393برچسب:آثار تاریخی گناباد, مدرسه نجومیه و موزه مردم شناسی گناباد, ] [ ] [ Yas ]
ساعت:11:30ظهر پس از هماهنگیهای تلفنی لازم بین سرکار خانم رضوی(از دانشجویان فعّال کارشناسی ارشد) و معاونت محترم سازمان میراث فرهنگی این شهرستان، جناب آقای جمالی، ایشان را زیارت کردیم و از جاییکه هنگام نمازظهر بود همراه با این مسؤول محترم به سمت مسجد جامع گناباد در کوی شرقی(قصبه) به راه افتادیم؛ پس از توضیحات مبسوط و مفیدی که از ایشان در رابطه با تاریخ و کتیبههای مسجد گرفتیم؛ بساط(چیلیک و چیلیک...!!!) عکاسی به راه افتاد... تصاویری از بنا، محراب و ایوانهای مسجد و عکسهای یادگاری دسته جمعی و .... ساخت این بنا، به روزگار خوارزمشاهیان بازمیگردد، مسجدی که در نگاه ابتدایی بسیار ساده می نماید اما با دقت بیشتر در آن متوجه شکوه تزیینات آجری و کتیبههای آن میشویم که شامل اسلیمی و حاشیههای قرآنی به خط بنایی است و عبارت« تسع و ستمائه609ه.ق» در آن به چشم میخورد. همچنین مسجد دارای سه شبستان ستوندار است.
این مسجد دارای دو ایوان است با سردر تزیین شده، صحنی وسیع، بین دو ایوان وجود دارد و دیوارهای دورتادور صحن نیز خالی از این تزیینات آجری نیست...
همچنین در داخل ایوان اصلی(سمت چپ)، محرابی بسیار زیبا موجود است که تزیینات بسیار چشم گیری از نقوش هندسی و گیاهی دارد....
ظاهراً این مسجد بر روی مسجد کهن تری بنا شده و الحاقاتی دارد که به روزگار ایلخانی بازمیگردد... یکی از اهالی آنجا میگفت تمام روزهای هفته در مسجد، نماز جماعت برگزار میشود بهجز جمعه که مردم، نماز جمعه را در صحن مسجد جامع جدید برپا میکنند...
بنا به گفته جناب آقای جمالی، زلزله سال 1347 در کاخک، باعث ترک خوردن و فرو ریختن دیوار ایوان و کتیبه آن شده که سالها پس از آن، به طور جدّی، بازسازی گشته است. امروزه رَدّ ترکی که در اثر زلزله به وجود آمده، حدفاصل بازسازی جدید، کاملا مشهود است... باری، پس از لحظاتی چند که در محوطه تاریخی مسجد جامع گناباد به سر بردیم و نماز را به جا آوردیم به سمت مدرسه نجومیه در مجاورت آن مکان، گام برداشتیـــم... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- کاخک در 22 کیلومتری گناباد ساعت حدود 11 ظهر... گناباد93/8/23
تنفّس در لابهلای درختان بلند قامت کـــاج که چه زیبا رُخ مینمایانند و چشم هر بینندهای را مینوازند در ورودی گناباد، سمت راست جاده با تابلوی آرامگاه بهلول روبهرو می شویم که مکان وسیعی دارد اما گویا هنوز در حال تکمیل است، سپس از چند میدان با نمادهای زیبا در شهر گذشتیم که شاید تماشای تصاویر آن خالی از لطف نباشد... آرامگاه بهلول میدان نماز میدان حمزه میدان امام رضا(ع) روبهروی سازمان میراث فرهنگی شهرستان گناباد که آنهم به خانه شریعت معروف است متعلّق به روزگار قاجار که امروزه با بازسازی صورت گرفته، جایگاه این اداره شده است. آنچنانکه در سایت سازمان میراث فرهنگی گناباد آمده: این خانه قدیمی شامل معماری از جمله اتاقهایی با پوشش گنبدی در اضلاع شمال و غرب است. از زیباترین و چشمگیرترین قسمتهای بنا، هشتی زیر سقف و حوضخانه آن است که آراسته به عناصر تزیینی و گچبری و طاق نما می باشد... وجود بادگیرهای بنا نیز جلوه خاصی به خانه داده است. امّا از جایی که ما و همراهیانمان روز جمعه به آنجا رفته بودیم از دیدن این خانه محروم ماندیم و فقط از بیرون ساختمان، موفق به گرفتن عکس شدیم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- سایت سازمان میراث فرهنگی گناباد: razavi-chto.ir/ صبح است گنجشکها میخوانند....
آفتــاب در تلاش برای تاباندن بیشتر حرارت بر بدنهای سرد از سوزش سرمای هوای شب پیش....
ساعت 7 روز جمعه 93/8/23 به اتفاق استادان گرامی سرکار خانم دکتر عظیم زاده و جناب آقای دکتر حسینی و جناب مهندس محرری و نیز دانشجویان مقطع دکترا و کارشناسی ارشد تاریخ و تمدّن ملل اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشـــــــــهد
مقصد: گناباد؛ شهـــــــــری به قدمت تاریــــخ
مسافت: 276کیـــــلومتر با توقّف طولانی که جهت پرکردن باک اتوبوس و نیز ساعت زدن دفترچه ای از سوی راننده محترم دانشگاه جناب آقای بریانی انجام شد سرانجام ساعت 7:45دقیقه، دل به جادّه سپردیم... در مسیر راه مشهد- گناباد، شهرها و مناطق مهمی از جمله ملک آباد، رباط سفید(درساعت8:45)، رباط سنگ(ساعت9:20)، تربت حیدریه و سه راهی شادمهر(ساعت10) را پشت سر نهادیم، منظره های میان راه همچون بسیاری از جادههای ایران بود البته با کوههایی در روبهرو که در لابهلایشان آثار برف به جا مانده بود... کارخانههای بسیاری همچون گچ، کاشی و چینی هم در کنار جادّه مشهد- گناباد به چشم می خورد... در ادامه برخی از عکسهایی که از مسیر تهیه شد، مشاهده مینمایید...
یکی هست.... یکی نیست....!!!! روحش شااااااد به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم: مرتضی پاشایی، خواننده مشهور موسیقی پاپ؛ که بیش از یک سال با سرطان معده دست و پنجه نرم میکرد، دیروز93/8/23 در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بهمن تهران پس از قطع کامل علائم حیاتی دار فانی را وداع گفت. پیش از اینکه به شرح سفر یک روزه گناباد(در تاریخ93/8/23) بپردازم، لازم میدانم در همینجا از همراهی جانانه سازمانها و بزرگوارانی که در شهر گناباد، جهت معرّفّی و آشنایی هرچه بهتر بناها و جاذبههای گردشگری منطقه که بهویژه همزمان با روز تعطیل جمعه شده بود، مراتب سپاسگزاری خود و سایر استادان و نیز دانشجویان مقطع دکترا و کارشناسی ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد را در این سفر اعلام بدارم؛ جناب آقای جمالی، معاونت محترم سازمان میراث فرهنگی شهرستان گناباد و همکاران وی، جناب آقای باقری، مدرّس و کارمند دانشگاه علوم پزشکی گناباد و همکاران و خانواده گرامیشان و تمامی اهالی محترم این شهرستان بهویژه روستای تاریخی ریاب... چند سطری از سروده زیبای سیاوش کسرایی در باب احترام به این بزرگواران: «...آنک آنک کلبهای روشـــن روی تپّــه روبهروی مـــن درگشودنـــــــــدم مهربانــــیها نمودنـــدم...» شهرستان گناباد با مرکزیت شهر گناباد، از جنوبیترین شهرهای استان خراسان رضوی به شمار میآید. این شهرستان با مساحتی حدود 5902 کیلومتر مربع از نظر موقعیت، در طول جغرافیایی 58درجه و 41دقیقه و عرض جغرافیایی34درجه و 21دقیقه قرار دارد. ارتفاع شهرستان از سطح دریای آزاد، 1105متر است؛ از جنوب به شهرستان قاینات در خراسان جنوبی و از شمال به تربت حیدریه، کاشمر و از مغرب، با فردوس و بجستان و از مشرق با شهرستان خواف همجوار است. امروزه گناباد دو بخش به نامهای مرکزی و کاخک دارد. بر اساس شواهد باستانی موجود در منطقه، این شهر از جمله شهرهای کهن ایران زمین بوده که به خاطر قرار گرفتن در منطقه سوقالجیشی مورد توجّه حکّام روزگار هخامنشی بوده است. گناباد با نام جنابذ یا جنابد(که در اثر مرور زمان از جویمند، به خاطر داشتن جویها و نهرهای فراوان که تا به امروز هم وجود دارد، متغیر شده است) در ابتدای اسلام به تمدّن کهن راه یافت و به استناد تاریخنگاران و جغرافینویسان اهمیّت بسیاری دارد. نقشه زیر که از بروشور اداره میراث فرهنگ است، می تواند راهنمای خوبی از لیست مراکز تاریخی، دیدنی شهر گناباد باشد(روی نقشه کلیک کنید تا وضوح بیشتری داشته باشد) ____________________________________________ 1- Gonabad
[ 24 / 8 / 1393برچسب:قدردانی از مسؤولان گناباد,تاریخچه گناباد, ] [ ] [ Yas ]
صــــــــدای یک پرواز فرود یک فرشتـــــــــه آغاز یک معـــراج و شروع یک زندگی روز میــــــلادم، خجسته... امروز، روز من است و من تمام دلتنگـــیهایم را به جای تو در آغوش میکشم روز میـــــلاد من روز نگاه باران بر شورهزار تشنه بر این دل بیــابان روز میـــــلاد من گویی پر از خیال است یــــــاس و کبوتر و باد ...در حیرت من خواب است ...روز میــــــــــــــــــــــلادمــــ ، خجسته کامتان شیـــرین انشاءالله جمعه این هفته93/8/23، همراه با گروه تاریخ و تمدّن دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مقصد خراسان شناسی: گناباد این هم نمودار وضعیت آب و هوایی از ساعتهای روز جمعه موعود که خوشبختانه حاکی از آفتابی بودن آسمان گناباد و دمای 14درجه را دارد..... با 3پاس از همراهی شما عزیزان در ارائه دیدگاههایتان، منتظر شرح سفری دیگر باشیــــــــــــد(آمیــــــــــــن) Gonābād Detailed forecast FRIDAY November 1400:30
+3°
3 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 58% 03:30
+3°
2 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 61% 06:30
+3°
2 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 60% 09:30
+10°
1 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 44% 12:30
+14°
3 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 29% 15:30
+14°
2 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 27% 18:30
+9°
2 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 46% 21:30
+7°
2 m/s
Partly cloudy
Precip chance: 2% Humidity: 55% 00:30
+7°
1 m/s
Clear
Precip chance: 2% Humidity: 50%
این هم لینک مربوطه جهت آگاهی بیشتر از وضعیّت آب و هوای گناباد در چند روز آینده:
[ 19 / 8 / 1393برچسب:وضعیت هوای گناباد روز جمعه93/8/23, ] [ ] [ Yas ]
دوازده+یک!!! سال پیش، چنین شبی، خاطره بسیار خوبی در ذهن من به یادگار گذاشت که ردّ پای آن، تاکنون باقیــست.... بماند که چه بود امّا یاد آن، نیــــکو، خجســــــــــــته و مانا... «شما هم در شیرینی این خاطره با من شریک باشیـــد» بفرماییـــــــــــــد کیک باقلوای خانگی...
دانلود کلیپ قسمت حذف شده شهادت حضرت ابوالفضل عباس(ع) از سریال مختارنامه، البته با اجازه جناب آقای میرباقری کارگردان محترم سریال!در صورت تمایل، روی لینک زیر کلیک کنید تا دانلود این کلیپ تأثیربرانگیز انجام شود: Size: 28.5 MB [ 12 / 8 / 1393برچسب:دانلود کلیپ شهادت حضرت ابوالفضل عباس(ع), ] [ ] [ Yas ]
ربیع بن خُثیم مشهور به خواجه ربیع، اهل کوفه و از تابعین مشهور بوده و نیز از زهّاد معروف ابتدای اسلام و از یاران و سرداران حضرت علی(ع) محسوب میشده است. وی به روایتی در سال 61ه.ق و به روایت دیگر در سال 63ه.ق وفات کرده است(ر.ک،دایره المعارف تشیع، زیر واژه). قرنها بعد، مقبره ایشان، به سفارش شیخ بهایی در دوره شاه عبّاس اول صفوی(نیمه اول قرن11ه.ق) ساخته میشود. از ویژگیهای بارز این بنای چهارضلعی، کاشیکاری بسیار چشمگیر آن است... این تصویر در شهریورماه 1393 گرفته شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- مقبره در انتهای خیابانی به همین نام(یا خیابان آیت الله عبادی) در مشهد قرار دارد. امروزه در جوار این مقبره، آرامســتانهایی برای از دست رفتگان مشهدی وجود دارد. مشهدیهای گرامی، نام این خیابان را با لهجه شیرینشان، خاج رِبِ(رِبِع) میخواننـــد! 2- تابعیـــن، افرادی بودند که صحابه پیامبر(ص) را درک کردهاند. ابن اعثم کوفی(متوفّی:314ه.ق)، نویسنده کتاب ارزشمند الفتوح در حوادث پس از شهادت امام حسین(ع) می نویسد: « چون امیرالمومنان حسین بن علی(ع) به درجه شهادت فایز شد، شخصی از بنی تمیم، نام او اسود بن حنظله، شمشیر حسین(ع) برگرفت و جعونه بن الجونه الخضرمی، جامه از تن مبارک آن حضرت بیرون کرد و درپوشید و در حال، ابرص شد و موی سر او فرو ریخت. پس، ابحربن العمر الجرمی، ازار(شلوار) از پای او بیرون کرد و درپوشید؛ درحال، زمین گیر شد و از جای نتوانست برخیزد و تا آخر عمر برپای نخاست. جابربن یزید الازدی، دستار آن حضرت برگرفت و بر سر پیچید؛ در حال، به جذام مبتلا شد. مالک بن بشر الکندی، زره او درپوشید و درحال، معتوه شد و دیوانه سار گشت و ندانست که چه گوید و چه کند...»
[ 15 / 8 / 1393برچسب:عاقبت قاتلان امام حسین(ع)در کربلا, ] [ ] [ Yas ]
تصویرهای زیر، مربوط به روستای زیبای کنگ(ماسوله خراسان) در 16 کیلومتری طرقبه است
روستای کنگ، بهـــــــــــار 1392
روستای کنگ، مهـــــــرماه 1393
بیشتر از آب تشنه لبیــــــک بود امّا افســـــــــوس که به جای افکارش زخـمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بیآبی معرّفی کردند....!!!! مرحوم دکتر علی شریعتـــی
امشب یعنی 31اکتبر یا 9آبان ماه، هالووین نامیده میشود و از جایی که در چند سال اخیر اجرای بعضی از آداب و رسوم شادی آور کشورهای دیگر جهان در ایران هم باب شده است، مطلب زیر را ارائه میکنم؛ البته این ماجرا از طرفی خوب است چون اجرای این رسوم، هرچند در اندازه ای بسیار کوچک و در حدّ خانه و خانواده، به هرحال میتواند بهانه ای برای شب نشینی و شادمانی مردم باشد؛ از طرفی هم ناپسند است، چراکه معمولا بدون اطلاع از اصل و ریشه آن، فقط به تقلید ظاهر برخی رسوم از روی فیلمها یا شبکه های ماهواره می پردازیم تاجاییکه شاید بتدریج مصداق «ضرب المثل کلاغ و راه رفتن کبک» شویم...!!! تاریخچه و آداب هالووین
تاریخ این شب، تقریباً به بیش از 2000 سال گذشته بازمیگردد و اتفاقاً آغاز آن درواقع بسیار جدی بوده است. شب 31 اکتبر، ریشه در رسوم سلتیها(ساکنان اولیه جزایر بریتانیا) دارد و آداب آن بیشتر از ایرلند و اسکاتلند آمده است. این شب در اصل از جشنی مذهبی پایه گرفته که از قرن نهم بعد از میلاد مرسوم بوده و "روز تمام مقدسین"(All Hallows Day) نام داشته است. مسیحیان در این روز که مطابق با اول نوامبر است، به افتخار تمام قدیسین جشنی برپا میکنند که امروز به نام All Saints Day شهرت دارد و هالووین، شب قبل این جشن است.
اما این شب، تاریخچه ای بسیار دورتر دارد و به یکی از تعطیلات سلتی بازمیگردد. بیش از 2000 سال پیش، راهبان سلت(Druid)، جشنوارهای را پایه گذاری کردند که سمهین نام داشت و اعتقاد داشتند که در این شب دروازه بین دو دنیا گشوده میشود و خدای جهان مردگان همراه با ارواح، اجنه و دیوها به روی زمین میآید. به همین خاطر، مردم سلت در این شب لباسهایی از پوست جانوران میپوشیدند و سر آنها را هم مانند کلاه خودی بر سر میگذاشتند تا از ارواح خبیث پنهان شوند و با کوبیدن بر طبل و اشیایی مانند دیگ و بشقابهای فلزی، صداهایی ایجاد میکردند تا اجنه را فراری دهند. در این میان، راهبان هم با برپا کردن آتش و دادن قربانی، ارواح را آرام میکردند تا مزاحمتی برایشان تولید نکنند.... امروزه رنگهای محبوب هالووین، نارنجی و سیاه است که نشانه ای از رنگ آتش راهبان در آسمان تیره شب است و اما پوشیدن لباس مبدّل، از پوشیدن پوست حیوانات به لباسهایی مانند جادوگران، هیولاها، شخصیتهای مشهور و... درآمده است یا اینکه ماسکی از جانور یا موجودی وحشتناک میزنند. از جایی که این مراسم همزمان با برداشت محصول رومیان که از قرن اول میلادی انجام میگرفته و آن هم در ستایش پومونا، الهه میوه جات بوده، بر جشن هالووین تأثیر فراوانی گذاشته است؛ از جمله این که کدوهای نارنجی رنگی(کدو حلوایی) که به شکلهای گوناگون بریده و تزیین میشوند و با شمعی در داخلشان، به عنوان فانوسهای شب هالووین در همه جا دیده میشوند و این امر به جک فانوسی معروف بوده که آن هم پیشینهای سلتی دارد.
از دیگر آداب رایج در این شب، چیزی شبیه به قاشق زنی در ایران است به این ترتیب که افراد (به خصوص کودکان) با پوشیدن لباس مبدل یا ماسکی بر صورت در گروههایی کوچک به در خانهها رفته و میگویند:"چیزی بده تا اذیتت نکنیم" و صاحبخانه که به همین مناسبت خوراکیهایی تهیه کرده، چیزهایی در سبد آنها میگذارد... ظاهراً این رسم در واقع بازسازی اتفاقی است که در دوران گذشته و در روز "تمام مقدسین" روی میداد و طی آن فقرا به در منزل ثروتمندان میرفتند و از آنها پول یا غذا میگرفتند؛ آنها معتقد بودند اگر کسی از کمک به فقرا سرباز زند، ارواح خبیثه به سراغش خواهند رفت و مورد آزار آنها قرار خواهند گرفت....
جالب اینجاست که امروزه این مسأله حتی در تزیین خوراکهایی که در مراسم این شب میل می کنند، نیز بی تأثیر نبوده است...
____________________________________________________________
1. Halloween ترکیب دو کلمه Hallow مقدس و E’en که همان Evening به لهجه ایرلندی، به معنای سر شب است.
2. Samhain
3. Pomona
4. جک فانوسی، Jack-o'-lantern
5. قاشق زنی، trick-or-treat
و این هم پوستر تلفیقی بناها و طبیعت سرخس به همراه دانشجویان تاریخ و تمدّن و استادان محترم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، رهاوردی ماندگار از این سفر که به همّت سرکار خانم رضوی انجام پذیرفت و دیشب به دستم رسید... ____________________________________________ [ 8 / 8 / 1393برچسب:بازدید تاریخی دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد- سرخس, ] [ ] [ Yas ]
نمای زیبایی از طبیعت پشت طرقبه، تابستان 1392
[ 7 / 8 / 1393برچسب:مناظر تابستان طرقبه, ] [ ] [ Yas ]
دو بخش طرقبه و شاندیز از تابستان ۱۳۸۷ به بعد، به شهرستان بینالود ارتقا یافتند. این دو بخش از ییلاقات معروف و خوش آب و هوای مشهد در استان خراسان رضوی به شمار میآیند. از این پس قصد دارم به یاری خداوند عکسهایی که شخصاً از مکان های دیدنی و طبیعت زیبای آنجا تهیه کردم برای دیگران نیز به اشتراک بگذارم. در صورت تمایل می توانید از سایتهای زیر که مربوط به فرمانداری این شهرستان و بخشهای آن میباشد دیدن فرمایید: torghabeh-shandiz.new.khorasan.ir و www.shandiz.ir و www.torghabehonline.com
[ 7 / 8 / 1393برچسب:شهرستان بینالود, طرقبه وشاندیز, ] [ ] [ Yas ]
بیـــاییم در محـــــرّم؛ اشک نریــــــزیم؛ امّا اشکی را از مظلومی، پاک نماییــــم...
سیـــنه نزنیـــــــم؛ امّا سیـــنه دردمندی را از درد، پاک نماییــــم!!
زنجیــــر نزنیــــــم؛ امّا زنجیـــــر را از پای گرفتاری باز کنیـــــــم...
سپس با افتخار فریاد زنیــــــــــــــــم: یــــــــــــــــا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن... |
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |